گلچین زیباترین شعر در مورد ختم پدر
شعر در مورد ختم پدر
شعر در مورد ختم پدر ,شعر درمورد مجلس ختم پدر,شعر در مورد مجلس ختم پدر,شعر ختم پدر,شعر ختم پدر شهید,اشعار ختم پدر,شعر برای ختم پدر,شعر برای مجلس ختم پدر,شعر برای مراسم ختم پدر,شعر در مراسم ختم پدر,شعر در مورد ختم پدر,اشعار ختم پدر ترکی,شعر مجلس ختم پدر,اشعار مجالس ختم پدر,اشعار ختم خوانی پدر,اشعار برای ختم پدر,اشعار مراسم ختم پدر,اشعار در ختم پدر,اشعار ختم ترحیم سال پدر مادر,اشعار در مراسم ختم پدر,شعر مراسم ختم پدر,شعر ترکی ختم پدر,شعر مجالس ختم پدر,شعر مجلس ترحیم پدر,شعر برای مجلس ترحیم پدر,شعر درمورد مجلس ختم پدر,شعر در مجلس ختم پدر
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد ختم پدر برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
زدی آتش به جان دوستداران
چو گل پاک آمدی و پاک رفتی
شعر در مورد ختم پدر
کوه ار شوم به صبر و توانایی و شکیب
داغ تو کوه را بشکاند کمر، پدر
شعر درمورد مجلس ختم پدر
رفتی واتش زدی بر جسم وجانم ای پدر
گشت تاریک از فراقت اشیانم ای پدر
چون به یاد ارم محبتهای دیرین تورا
می رود ازکف برون تاب وتوانم ای پدر
شعر در مورد مجلس ختم پدر
پدرم نقش تو اگر از میانه برخاست
اندوه تو جاودانه بر پاست
شعر ختم پدر
دلتنگ تر از هر شب و هر روز شدم من
بی مهر پدر، شمع پر از سوز شدم من
شعر ختم پدر شهید
بین خوبان جهان هیچ کس مثل تو نیست
پدرم هیچ زمان، هیچ کس، مثل تو نیست
اشعار ختم پدر
غم هجران او را با که گویم
که چون پروانهای از شعله ها رفت
شعر برای ختم پدر
تو ملک بودی گمانم من ترا نشناختم
حال دانستم حقیقت بود،گمانم ای پدر
کی ز خاطر میبرم ان مهربانیهای تو
بهر تو ریزم سرشک از دیدگانم ای پدر
شعر برای مجلس ختم پدر
چون نصیحتهای شیرین ترا ارم به یاد
اتش غم میزند شعله به جانم ای پدر
زان نکویی ها که میکردی بمن ای نازنین
مغفرت جویم ز حی مهربانم ای پدر
شعر برای مراسم ختم پدر
تقدیر مرا بی سر و سامان و سپر کرد
محروم ز دیدار گل روی پدر کرد
شعر در مراسم ختم پدر
مردان خدا چه با صفا می میرند
دلباخته در راه خدا می میرند
شعر در مورد ختم پدر
پدر بی تو در این دنیا * شدم بی مونس و تنها
برفتی جانب عقبا * پدر جانم پدر جانم
دلم از غصه بشکسته * ز هجرت خسته ام خسته
شدم چون مرغ پر بسته * پدر جانم پدر جانم
اشعار ختم پدر ترکی
سخت است که دیدار رود تا به قیامت
رویاست پدر، آید از این در به سلامت
شعر مجلس ختم پدر
مرا بودی چو آئینه * دلی پر مهر و بی کینه
فروق دیده و سینه * پدر جانم پدر جانم
نباشد زین دعا بهتر * پدر در ورطه محشر
علی گردد ترا یاور * پدر جانم پدر جانم
اشعار مجالس ختم پدر
گویی که رسیده حکم آزادی شان
خندان لب و با میل و رضا می میرند
اشعار ختم خوانی پدر
کی مرده ای که نام تو زنده است جاودان
ای در جهان به نیکی و بخشش سمر، پدر
اشعار برای ختم پدر
شب را به خیالش به سحرگاه رسانم
از حکمت الله دگر هیچ ندانم
اشعار مراسم ختم پدر
من آرزوی دیدن روی تو داشتم
رفتی و ماند داغ توام بر جگر، پدر
اشعار در ختم پدر
به نیلی بازوی زهرا * به روی و پهلوی زهرا
خدا اجرهت دهد بابا * پدر جانم پدر جانم
به اشک دیده زینب * که بودش در عزای اَب
علی یارت شود امشب * پدر جانم پدر جانم
اشعار ختم ترحیم سال پدر مادر
دیدی منت گذاشتهام بی پسر، پدر
رفتی تو هم گذاشتیم بی پدر، پدر
اشعار در مراسم ختم پدر
تو عاشق بر حسین بودی * ز غم در شور و شین بودی
ترا او نور عین بودی * پدر جانم پدر جانم
شعر مراسم ختم پدر
گلی از بوستان زندگی رفت
بهار جاودان زندگی رفت
ببار ای دیده اشک ماتم امروز
که آن سرو روان زندگی رفت
شعر ترکی ختم پدر
ای جان سپرده در وطن خویشتن غریب
وی مانده با همه پدری بی پسر، پدر
شعر مجالس ختم پدر
چه مردی با صفا و پاک طینت
ز پیکر جسم و جان زندگی رفت
بنال ای دل ز هجرانش دمادم
که آن صبر و توان زندگی رفت
شعر مجلس ترحیم پدر
گفتم عصای تو باشم، ولی چه سود
پایم به گل فرو شده، خاکم به سر، پدر
شعر برای مجلس ترحیم پدر
دل یاران ز داغش داغدار است
که آن پرتو فشان زندگی رفت
ز داغش هر دلی در آه و افغان
فروغ دیدگان زندگی رفت
شعر درمورد مجلس ختم پدر
ما را یتیم هشتن و ساز سفر چه بود؟
خوش میروی برو که سفر بی خطر، پدر
شعر در مجلس ختم پدر
غلام درگه شاه شهیدان
برفت و بر حسین گردیده مهمان
شعر در مورد ختم پدر
ناگهان رفت از برم، هرگز نباشد باورم
تا بمیرم از فراقت، دل بسوزد، پدرم
شعر درمورد مجلس ختم پدر
آهسته تا ببینمت این یک سفر، که نیست
آهنگ بازگشت تو از این سفر، پدر
شعر در مورد مجلس ختم پدر
نام زیبای پدر با سیم و زر باید نوشت
خوب و عالی با عیاری معتبر باید نوشت
برکت نان و نمک از همت والای اوست
این چنین گویم که نامش تاج سر باید نوشت
شعر ختم پدر
من آرزوی دیدن روی تو داشتم
رفتی و ماند داغ توام بر جگر پدر
شعر ختم پدر شهید
خانه را باشد ستون و مثل سروی استوار
کوه صبر و معرفت خواهی ، پدر باید نوشت
کوله بار مشکلات زندگی بر دوش اوست
ناخدای زندگی در بحر و بر باید نوشت
اشعار ختم پدر
تو آرزوی دیدن من میبری به خاک
من هم تو را به خواب ببینم مگر، پدر
شعر برای ختم پدر
همچو شمعی سوختی، با کس نگفتی درد دل
پیش رویم جان سپردی، کی رود از خاطرم؟
شعر برای مجلس ختم پدر
پدر یعنی طپش در قلب خانه
پدر یعنی تسلط بر زمانه
شعر برای مراسم ختم پدر
چون باغبان به خون جگر پروراندیم
ای از نهال سعی نچیده ثمر، پدر
شعر در مراسم ختم پدر
چرخه کار و تلاش و صنعت و سازندگیست
دستهایش پینه دارد ، کارگر باید نوشت
با شرف ، با غیرت و کوهی پر از مردانگیست
گاه سختی ها خدایی یک سپر باید نوشت
شعر در مورد ختم پدر
پدر احساس خوب تکیه بر کوه
پدر یعنی تسلی، وقت اندوه
اشعار ختم پدر ترکی
زخم زبان خلق شنیدی برای من
نفرین به خوی مردم بیدادگر، پدر
شعر مجلس ختم پدر
سینهام در دل شب، مثل پروانه بسوخت
خبر مرگ پدر، خانه و کاشانه بسوخت
اشعار مجالس ختم پدر
آوخ! که کرد بازی ایام غافلم
تا باخبر شوم، ز تو آمد خبر، پدر
اشعار ختم خوانی پدر
کس نمیداند مقامش را بجز یزدان پاک
آسمان زندگانی را قمر باشد، پدر
اشعار برای ختم پدر
از تنگنای حادثه جُستی مفر ولی
داری فراز عالم بالا مقر، پدر
اشعار مراسم ختم پدر
اهل گذشت بودی و بخشنده و کریم
جرم پسر ببخش و ز من درگذر، پدر
اشعار در ختم پدر
صورتش را سرخ می دارد ز سیلی زمان
در حقیقت نام او اهل هنر باید نوشت
احترامی خاص دارد ، حرمتش واجب بود
گفته پیغمبر است و مستمر باید نوشت
اشعار ختم ترحیم سال پدر مادر
جانم به ماتمت رود از جان به در، ولی
داغ توام نمیرود از دل به در، پدر
اشعار در مراسم ختم پدر
حسرت مهر پدر، در دل ما کاشت، فلک
آشنا را چه بگویم، دل بیگانه بسوخت
شعر مراسم ختم پدر
پیش از طلوع فجر شب قدر سوی عرش
روح تو با ملائکه بگشود پر، پدر
شعر ترکی ختم پدر
کوه ار شوم به صبر و توانایی و شکیب
داغ تو کوه را بشکاند کمر، پدر
شعر مجالس ختم پدر
صفا از خانه و روح از بدن رفت
پدر مهربانم از میان رفت
شعر مجلس ترحیم پدر
چون شمع با تبسّم شیرین گداختی
تا همنفس شدی به نسیم سحر، پدر
شعر برای مجلس ترحیم پدر
تنها نه من، که اهل هنر بی پدر شدند
ای بی پدر گذاشته اهل هنر، پدر
شعر درمورد مجلس ختم پدر
پدر یعنی ز من نام و نشانه
پدر یعنی فدا گردیده ی افراد خانه
شعر در مجلس ختم پدر
روشنی بخش دل هر با هنر باشد پدر
بهترین سرمایه از بهر پسر باشد پدر
شعر در مورد ختم پدر
آن روز روزی من بی خانمان مباد
کآیم به خانه وز تو نبینم اثر، پدر
شعر درمورد مجلس ختم پدر
پدر یعنی غرور مستی من
پدر یعنی تمام هستی
شعر در مورد مجلس ختم پدر
من بودم و امیدی و باقی ملال عمر
آن نیز هم تباه شد اکنون دگر، پدر
شعر ختم پدر
پر بر فلک گشودی و طوفان روزگار
کرد آشیان ما همه زیر و زبر، پدر
شعر ختم پدر شهید
وقتی ز دست ما و نماند از برای ما
غیر از غمی ، شکسته دلی، جان خسته ای
اشعار ختم پدر
تو مرغ جاودان بهشتی شدی ولی
داند خدا که پشت پسر را شکسته ای
شعر برای مجلس ختم پدر
من تاج سر ندارم
دیگر پدر ندارم
می سوزم از هجران بابا
شعر برای ختم پدر
دلم پر ز غم و درد است ای وای
هوای خانه مان سرد است ای وای
شعر برای مراسم ختم پدر
پدر رفت و از او جز قاب عکسی
نمانده، در کنارم نیست ای وای
شعر در مراسم ختم پدر
غم مرگ پدر کوچک غمی نیست
جگر می سوزد و درد کمی نیست
شعر در مورد ختم پدر
پدر زیبا گل باغ وجود است
که بی او زندگی جز ماتمی نیست
اشعار ختم پدر ترکی
صبح یک روز گرم تابستان، آخرین سرفه در فضا پیچید
آخرین برگ از درخت افتاد، پدر آماده سفر می شد
شعر مجلس ختم پدر
بنال ای دل که شادی از دلم رفت
چو غنچه خنده بر لبها ندارم
اشعار مجالس ختم پدر
هرگز نشکست پشتم از هیچ غمی
جز مرگ پدر که ناتوان کرد مرا
اشعار ختم خوانی پدر
بنال ای دل که من بابا ندارم
به سر آن سایه طوبی ندارم
اشعار برای ختم پدر
بنال ای دل شدم تنهای تنها
انیس و مونس شبها ندارم
شعر در مورد ختم پدر
- ۰ نظر
- ۰۵ مهر ۹۷ ، ۱۳:۰۶